مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دو) ابزار گری هیجانی
مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دو)ابزار گری هیجانی |
![]() |
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 80 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 44 |
توضیحات :
مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دو)ابزار گری هیجانی دارای 44 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
**فایل به صورت ورد و قابل ویرایش می باشد.
بخشی از متن :
ابراز گری هیجان
ابرازگری هیجانی به عنوان یک مؤلفه اصلی هیجان ها، به نمایش بیرونی هیجان، بدون توجه به ارزش (مبثت یا منفی) یاشیوه (چهره ای، کلامیو رفتاری) اطلاق میشود (کرینگ[1] و همکاران، ١٩٩٤).
اکمن[2] و فریزن (1974) ابراز هیجان را ظواهر حالتهای هیجانی با درونی شامل مجموعههای ویژه ای ازتغییرات در فعالیتهای زیستی– عصبی تشکیل میدهد (لویس[3]، ٢٠٠٠).
هالبرستدت[4] (١٩٩١به نقل از بویام[5] و پارکر[6]، ١٩٩٥ )ابرازگری هیجانی را شامل ترکیبی از حالتهای هیجانی، دانش قوانین نمایش و انگیزش و توانایی کنترل ابراز هیجان فرد میداند.
داروین[7]،( ١٨٧٢ ) با انتشار کتاب "ابرازهیجانها در انسان و حیوان" نقش مهمیدر زمینه مطالعه هیجانها ایفا کرده است مشاهدات داروین موجب شد که وی سه اصل اولیه را در ابرازهیجان دخیل بداند که عبارتنداز ١ - خوگیری[8]: فعالیتهای به اجرا در آمده ارضا کننده، خواه سودمند باشد یا سودمند نباشد؛٢- تضاد[9]: فعالیتهای متضاد به اجرا در آمده تحت تکانههای متضاد؛ ٣- نیروی عصبی : کنش مستقیم دستگاه عصبی تهیج کننده در تن، مستقل از اراده .
به اعتقاد لویس(٢٠٠٠)، ابرازهای هیجانی، به تغییرات سطحی بالقوه قابل مشاهده، در چهره، صدا و بدن وسطح فعالیت منجر میشود. در ابتدا، به ابرازهای هیجانی بر حسب حرکات و فعالیت بدنی بویژه کودکان کمتر توجه شده است، اگر چه به نظر میرسد که آواگریها رسانندههای مهم حالتهای هیجانی باشد، ولی از کم شناخته ترین جنبههای ابراز هستند. ابرازهای کلامیبیشتراز حد قدرتمند هستند و ممکن است بتوانند حالتهای هیجانی مشابه را در دیگران فراخوانند، بنابراین، ابراز هیجان به شیوه آواگری ممکن است مسری تر از ابرازهای هیجان به شیوه بدنی یا چهره ای باشد. به عنوان مثال وقتی فیلمها با افرادی تماشا میشوند که با صدای بلند میخندند، خنده دارتر از زمانی است که خود فرد به تنهایی آن را میبیند.به دلیل ماهیت مسری آواگری، ابراز کلامیممکن است هدف تلاشهای اجتماعی اولیه باشد (لویس، ٢٠٠٠).
حرکت، ممکن است یک شیوه دیگر ابراز هیجانها باشد، : به عنوان مثال گریختن از چیزی ویا آمدن به سوی آن، پاسخهای حرکتی همراه با هیجانهای مثبت و منفی هستند.
در واقع، اغلب دورشدن نوزاد از یک اسباب بازی یا شخصی نا آشنا، مستقل از ابراز چهره ای، با ترس او مرتبط است.کاملا واضح است که ابرازهای هیجانی مجزا ممکن است در نوزادان و در سنین خیلی پایین تر مشاهده شود.در ابتدا، بین حالتهای هیجانی و ابراز هیجانی تمیز قائل شد، به عنوان مثال، کودک وقتی رفتارگریه کردن را تحت کنترل در میآورد که والدین اورا به گونه ای تربیت میکنند که هنگام آشفتگی یا نیاز گریه نکند.
تفاوتهای فردی در ابراز گری هیجانی
یک مسئله در ارتباط با فعالیتهای هیجانی این است که آنها بلافاصله قابل پوشیده شدن و به وسیله فرد قابل کنترل هستند. بنابراین ممکن است حالتهای هیجانی با ابراز هیجانی متفاوت شوند و گاهی نیز تمیز دادن حالتهای هیجانی از ابرازهای هیجانی مهم است(لویس، ٢٠٠٠).
تصویر ٢- ١ یک الگوی ابرازگری هیجانی را نشان میدهد که به عنوان چهارچوبی برای فهم تفاوتهای فردی در رفتار ابرازگرهیجانی به کار میرود . طبق این الگو، هیجان وقتی روی میدهد که درون داد درونی و بیرونی به شیوه ای پردازش میشود که یک برنامه هیجانی مانند (غم و شادی) به کار بیفتد. به محض به کار افتادن برنامه هیجان، گرایشهای پاسخ، شامل تغییرات فیزیولوژیکی، (احساسات ذهنی و تکانههای رفتاری) ایجاد میشود و جاندار را برای پاسخ انطباقی به چالشها و یا فرصتهای محیطی آماده میکند.هیجانها ما را وادار نمیکنند که به شیوه مخصوص عمل کنیم، آنها فقط کاری را به ما پیشنهاد میکنند، به همین دلیل، احساس، همیشه آشکار کننده نیست. گرایشهای پاسخ هیجانی ممکن است به عنوان یک تکانه رفتار قابل دیدن ابراز شوند یا ابراز نشوند(گروس و جان[10]، ١٩٩٧).
درون داد
رفتار ابرازگر هیجان
برنامه هیجان
گرایشهای پاسخ
نیروی تکانه
ابرازگری مثبت
ابرازگری منفی
نمودار ٢-١-روابط فرض شده بین یک الگوی هیچان-تولید (سطح حالت تحلیل و سه بعد پرسشنامه ابراز گری بر کلی (سطح صفت تحلیل )اقتباس از گروس و جان، ١٩٩٧).
تفاوتهای فردی در ابرازگری هیجانی ممکن است در چند مرحله در فرایند تولید هیجان رخ دهد.اولاً، تجارب مردم روز به روز به طور گسترده ای تغییر میکند، در نتیجه درون دادههای متفاوت، بسیار زیادی برای برنامههای هیجان آنها آماده میکنند. ثانیاً این درون دادههای متفاوت ممکن است به وسیله شیوه ارزیابی فرد کم یا زیاد شود.ثالثاً، بررسی و خلق نشان میدهد که تفاوتهای فردی مهمیهم درآستانه فعالیت برنامههای هیجان وهم درپی آن درگرایشهای پاسخ هیجان وجود دارد (گلداسمیت[11] ، ١۹۹۳ و کاجان و سیندمن۲، ١۹۹۳).
نهایتاً ممکن است مهارتهای فردی مهمیدر تعدیل کنندگی(صافی برون داد)آن باشد که تفاوتها در این است که چگونه هرگرایش پاسخ هیجانی به رفتار تبدیل میشود.(گروس و جان١٩٩٧ ).
به اعتقاد (گروس و جان، ١٩٩٧)، اگر چه تفاوتهایی در ابرازگری هیجان ممکن است هریک از این مراحل در فرایند هیجان- تولید رخ بدهد آنها روی دو مشخصه رفتار ابرازگر هیجانی که به اعتقاد آنها مقدم است، تمرکز میکنند: ١)فعالیت گرایشهای هیجانی- پاسخ؛ ٢ )تعدیل بعدی آنها تفاوتهای فردی در گرایشهای هیجان - پاسخ، یک تعدیل کننده مهم تفاوتهای فردی در ابرازگری هستند. اگرچه گرایشهای هیجان- پاسخ برای آشکارنمودن هیجان - رفتار ابرازگر ضروری هستند، ولی کافی نیستند، زیرا افراد ممکن است گرایشهای پاسخ خود را تعدیل کنند.از این رو، اینکه آیا و چگونه گرایشهای پاسخ به طور رفتاری ابراز میشوند؟ میتوان گفت که این تعدیل ممکن است برای وفق دادن با (قوانین نمایشی) فرهنگ مربوط به ابرازهیجان (مانند گرایش به بازداری هیجانهای منفی در مکان عمومی) به کار رود (فام[12]، ٢٠٠٠). یا به دلایل شخصی (مانند عدم تمایل به ضعیف به نظر رسیدن از طریق ابراز احساسات)صورت بگیرد .بنابراین دومین مشخصه مهم تفاوتهای فردی درابرازگری، ممکن است تفاوتهای فردی در تعدیل هیجان باشد. این تفاوتهای فردی در حدی است که گرایش پاسخ از هر نوع و نیروی مفروض به طور رفتاری ابراز میشوند (گروس و جان، ١٩٩٧).
کینگ وامونز[13](١٩٩٠)به منظور بررسی نقش ابرازگری هیجان در سلامت، ابرازگری در سه بعد ابراز هیجان مثبت، ابراز هیجان منفی و ابراز صمیمیت طرح نموده اند (گروس و جان، ١٩٩٧).علاوه بر این، یک نیروی کلی را نیز در گرایش به ابرازگری مطرح کردند. آنها ابرازگری هیجانی را به عنوان یک صفت ثابت فرض کردند و یک مفهوم چند بعدی از ابرازگری ارائه دادندکه شامل دو جنبه است ١) یک نیروی کلی از گرایشهای هیجانی - پاسخ 2) درجه ای که این گرایشها معمولاً به عنوان رفتار آشکار ابراز میشوند . اگر چه به جای یافتن یک بعد نشان دهنده سطوح شاخص تعدیل رفتاری، آنها دو بعد یافتند: ابرازگری منفی، درجه ای که گرایشهای پاسخ هیجانی منفی به طور رفتاری ابراز میشوند و ابرازگری مثبت، درجه ای است که گرایشهای پاسخ هیجانی مثبت به طور رفتاری ابراز میشوند(کینگ و امونز، ١٩٩٠).
هر سه بعد ابرازگری هیجان تقریباً٥٠٪ با یکدیگر همبسته اند و این امر حاکی از آن است که افراد دارای تکانههای هیجانی قوی، بیشتر احتمال دارد که هیجانات مثبت و منفی را ابراز کنند تاافرادی که هیجانهای منفی را ابراز میکنند. این روابط در میان ابعاد ابرازگری، یک الگوی سلسله مراتبی را معرفی میکند که در تصویر٢-٢ نمایش داده شده است. علی رغم وجود همبستگی مثبت بین ابعاد ذکر شده، آنها چند تفاوت مهم با یکدیگر دارند. بر اساس انتظار (گروس وجان، ١٩٩٧ ) ابعاد درگرایشهای هیجان - پاسخ (شدت تکانه) و ابراز عادی این گرایشها، پاسخ در رفتار (ابرازگری مثبت و منفی) تمایز دارند.بنابراین، تمایز بین ابرازگری مثبت و منفی با تمایز بین دو بعد اصلی خلق، یعنی حالت عاطفی مثبت و منفی، موازی است (تلیگن١، ١٩٨٥؛ واستون٢ و تلگین، ١٩٨٥؛ به نقل از گروس و جان، ١٩٩٧).
[1] . Kring
[2] Ekman
[3] Lewis
[4] . Harberstadt
[5] . Boyum
[6] . Parker
[7] Darwin
[8] . Habituation
[9] . Antithesis
[10] .Gross& John
[11] . Goldsmith
2 . Sindman &.kagang
[12] . Pham
[13]. King& Emmons
فهرست برخی از مطالب :
ابراز گری هیجان
تفاوتهای فردی در ابراز گری هیجانی
نمودار ٢-٢ روابط بین سه بعد ابرازگری هیجانی (اقتباس از گروس و جان، ١٩٩٩)
2تفاوتهای جنسی در ابرازگری هیجانی
2-3-3- دو سوگرایی در ابراز هیجان
2-3-4- بازداری در ابراز هیجان
2-3-5- کنترل هیجانی
2-3-5-2- کنترل پرخاشگری
2-3-5-1-کنترل خوش خیم
2-3-5-3- نشخوار
2-3-6- دوسوگرایی در ابراز هیجان و سلامت روانی
2-3-7-دوسوگرایی در ابراز هیجان و سلامت جسمانی
2-7- یافتههای توصیفی مربوط به متغیرهای تحقیق
2-8- مطالعات انجام شده مرتبط با پژوهش
2-8-1- مطالعات انجام شده خارج کشور
منابع و مـآخذ
الف- منابع فارسی
ب- منابع خارجی